به گزارش بازاروما، افت بیش از 5 درصدی شاخص بورس در 18 اردیبهشت 1402 درست در شرایطی که هیچ دلیل موجهی برای آن وجود نداشت، یک بار دیگر نشان داد که سرمایهگذاران علاقمند به خرید سهم همچنان برای ورود و خروج از این بازار از روش سنتی و نخ نمایی استفاده میکنند که نتیجهای جز ضرر برایشان ندارد. موقع ورود سوال تکراری چی بخرم؟ و موقع فروش سوال همیشگی کی بفروشم؟ را از هم میپرسند.
فعالان و کارشناسان قدیمی بازار پس از هر بار ریزش پر سر و صدا در مصاحبه با رسانهها به این نکته اشاره میکنند که تازه واردان قبل از ورود به بازار، ریسکهای سرمایهگذاری در این بازار را بشناسند.
از ابتدای سال که بورس مجدد جان تازه گرفت و معاملات روند مثبتی به خود گرفت سرمایه گذاران جذب این بازار شدند و چون سایر بازارها مانند طلا، مسکن و ارز به سقف قیمتی رسیده بودند، بورس به عنوان بازاری که از تورم جا مانده بود، برای پول سرگردان، بازار جذابی محسوب میشد. ورود دوباره پول سرگردان همانا و نوسان بازار در نتیجه رفتار هیجانی سهامداران تازه وارد همانا! رفتاری که از ابتدای هفته جاری شاهد آن بودیم و روز گذشته به اوج رسید. معمولا این گونه است که حقیقیها وارد سهام میشوند و بعد از این که حقیقیها قیمت سهام را به اوج رساندند، حقوقیها شروع میکنند به فروش سهام و به این شکل در بازار سهام ترس ایجاد میکنند.
در این رابطه مهدی حیدرزاده، یکی از کارشناسان بازار میگوید: قبل از ریزش شاخص کل بورس، برخی از حقوقیها فروشنده بودند، این موضوع موجب شد تا توهم خروج مجدد در بازار سهام ایجاد شود.
بعد از خروج پول حقوقی از بازار سهام، خروج پول حقیقی را شاهد شدیم ، همین موضوع موجب شد تا بازار سهام ریزش کند و در روز یکشنبه هم حقیقیها و هم حقوقیها از بازار سهام خارج شدند. نباید این نکته را فراموش کرد که حقیقیها از رفتار حقوقیهای بازار تحت تاثیر قرار میگیرند.
به اعتقاد این تحلیلگر، بازار سرمایه از اسفند ماه سال گذشته رشد خود را شروع کرده بود، دلیل این رشد بهبود متغیرهای بنیادی بود، زیرا ارزش جایگزینی شرکتهای بورسی به حداقل خود رسیده بود. از طرف دیگر ارزش دلاری بازار سهام نیز بسیار کاهش یافته بود، بنابراین رشد بازار سرمایه تداوم خواهد داشت.اما چیزی که بازار سهام به آن به شدت نیاز دارد «اصلاح فروش دسته جمعی حقوقیهای بازار در عرض چند روز است» و برای این موضوع باید قوانین و مقرراتی ایجاد کنیم تا شرکتهای بزرگ که عمدتا دولتی و نیمه دولتی هستند، به دنبال نوسانگیری از بازار سهام نباشند.
در این میان نقش سازمان بورس به عنوان نهاد ناظر نباید نادیده گرفته شود. ازیک سو این سازمان برای شرکتهای حقوقی بزرگ محدودیتهایی برای خرید و فروش سهام ایجاد کند تا به سرعت ورود و خروج نکنند و از سوی دیگر به آموزش درست به تازهواردان بورس آنها را برای پذیرش ریسک سرمایه گذاری در این بازار آماده کنند.